فیلم سینمایی زندگی جلال بهروایت سیمین پروانۀ ساخت میگیرد؟
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۰۷۲۲۳
اگر (فرض محال) فیلمی سینمایی براساس کتاب «غروب جلال» پروانۀ ساخت بگیرد، تولید و اکران هم بشود، واکنش مردم و نخبگان نسبت به آن چه خواهد بود؟ احتمالاً ساختن چنین اثری – بهویژه دربارۀ واپسین ماههای زندگی مرحوم جلال آلاحمد - همان اندازه دشوار است و با مانع روبهرو میشود، که بیان بسیاری از واقعیتهای اجتماعی، آمارها و «سرانه»ها (برای نمونه، واکاوی و تبیین مرگ جهانپهلوان تختی در فیلم سینمایی «بهرام توکّلی» برای بسیاری قابل هضم نیست).
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسأله صرفاً قدرت، ایدئولوژی حاکم و روایتِ غالب نیست، بلکه فرهنگِ کمالپرست و مطلقانگار و خوی قبیلهگرا هم واقعیتکُش است و البته ترکیبشان به مراتب سمّیتر خواهد بود. از یاد نبریم که نگرش باستانیِ «ثنویّت» هم در امتزاج با تفاسیر سختگیرانۀ شریعت و اندیشۀ صوفیانه تشدید شده و خاکستری را از بین بُرده است؛ یا سیاه مطلق یا سفید محض! (برای نمونه میتوان به شخصیتپردازی سریالهای صداوسیما -خیر محض در برابر شر مطلق!- اشاره کرد؛ قدیسهایی که در واقعیت وجود ندارند).
این مطلقانگاری، واقعیتگریزی، انکار و تقدیس ابعاد و علل مختلفی دارد؛ مثلاً از منظری تاریخی– فرهنگی میتوان پرسید که چرا نزد مردمانی «تقلیل مرارت» ارجمندتر و شیرینتر از «تقریر حقیقت» است؟ چرا آدمها بهجای پافشاری بر اصول عینی و واقعیت غیرشخصی، به احساس درونیشان اهمیت میدهند؟
به نظر میرسد اکنون به مدد فضای مجازی، گردشِ آگاهی و محوشدن مرز خلوت و جلوت، تقدّسهای ظاهری در حال فروریختن است و آدمها واقعیتر میشوند. افزون بر این، در عمل هم مشخص شده که وقتی «مگو»هایِ مقدّسنمایان برملا میشود، چه آثار ویرانگری دارد.
در پایان باید تأکید کرد موضوع، زندگی خصوصی مرحوم جلال آلاحمد و قضاوت دربارۀ آن نیست. مسأله نسبت ما با واقعیت، چگونگی بیان و روایت آن است. از قضا، وقتی تعفنِ ریا و سالوس شامۀ جامعه را سخت میآزارد و نادرویشی زهدفروشان هویدا میشود، بیشتر میتوان به سلامتِ روان و اخلاق جلالهایِ بیریا پیبُرد و به قاعدۀ واقعگرایانۀ حافظ اذعان کرد که: در میخانه ببستند خدایا مپسند / که در خانۀ تزویر و ریا بگشایند
همچنین، اگرچه نمیتوان به نیت/انگیزهخوانی زندهیاد سیمین دانشور در بیان خاطرات آخرین روزهای زندگی مرحوم جلال آلاحمد پرداخت، اما کار او دستکم دو اثر داشته و دارد:
-روایت او در فرهنگِ کمالپرستی که صوفیانه خواهان «انسانِ کامل» است و شاعرانه دربارۀ مراد و قطب غلو میکند، تقدّسزُدا است و سبب تقویت معنای واقعبینانهای از انسان میشود، و
- برای نسلی که شنیده (و میشنود) که اندیشۀ غربی غلط است، چون اندیشمندان غربی («فوکو»، «ویتگنشتاین» و ...) بعضاً فاسدند، این روایت سببساز تأمل بیشتر میشود.
پ.ن. :
سیمین دانشور(1390-1300ش.) - همسرِ فقیدِ زندیاد جلال آلاحمد – دربارۀ مرگ او نوشت: [پس از اطلاع از علّت بیماری] هرچه به جلال التماس کردم که سیگار را ترک بکند، زیر بار نرفت و با مهارتِ خود مرا سیگاری کرد. یک پاکت سیگار همای اتوکشیده در یک جاسیگاری زیبا و یک فندکِ قرمز برایم هدیه آورد و گفت پس از تدریس و یا ترجمه، یک عدد بکش، خستگیات رفع میشود. من اَبله هم رطب را خوردم و از آن به بعد منع رطبخوردن نتوانستم. جلال نوشابهخوردن را هم ادامه داد و کوشید مرا هم، همپیالۀ خود بکند که این بار زیر بار نرفتم. میگفت مگذار شیطان هم پیالۀ من شود. وقتی به اسالم [گیلان] میرفتیم یعنی میرفتیم که دو ماهواَندی بعد جسدش، جسد بیجانش را به تهران بیاوریم، در قزوین توقف کرد و چندین کارتن قزونیکا خرید. در نوشابههایش آب جوشیده میریختم، اما آدم تا سرشار نشود دست از بطری که برنمی دارد، آن هم کسی که از ساعت یازده صبح تا اواخر شب قزونیکای ملک ری مینوشد و سیگار کارگریِ اشنو میکشد. بیشتر هم پالگیهای جلال، از مرادش مرحوم خلیل ملکی گرفته تا مریدش دکتر غلامحسین ساعدی قربانیِ نوشابه شدند. ملکی و ساعدی ازسیروز کبدی از دنیای خراب ما مهاجرت کردند و جلال از آمبولی (این عارضه انسداد سرخرگهای ریوی ویا بافت ششها با لختۀ خون -یا گاهی چربی- است). غروب جلال: همراه با «از آنچه رفته حکایت» (آخرین حرفهای سیمین دانشور دربارۀ جلال آلاحمد).
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: جلال آل احمد جلال آل احمد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۰۷۲۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بدمستی در برابر مست عشق
سعید رجبی فروتن در خبرآنلاین نوشت: یک رسانه خبری با بیدقتی مدعی شده است که در دولت گذشته با ساخت فیلم «مست عشق» مخالفت شده بود و از دادن پروانه ساخت به آن خودداری کرده بودند. این ادعا از اساس نادرست است و مثل خیلی دیگر از خبرسازیها و تفسیرهای سوگیرانه به جز تحریف وقایع خاصیت دیگری ندارد.
اصل ماجرا چیست؟ مثل این سالها که تبلیغ فیلمهای ایرانی در شبکههای فارسی زبان ماهوارهای نادیده گرفته میشود، در دهه نود نیز با توجه به تحولات فناوری در مسیر ساخت فیلم بلند و به چالش کشیده شدن ساختارها و ترتیبات اداری، دولت در برابر ساخت فیلمهای بلند بدون مجوز نرمش نشان داد.
تا قبل از تصویب و ابلاغ دستورالعمل جامع صدور پروانه نمایش در ۱۳ اردیبهشت سال ۱۴۰۰ توسط وزیر وقت ارشاد در دولت دوازدهم، با جلب موافقت موردی وزیر ارشاد در دولت یازدهم تدبیری اندیشیده شده بود که اولا برخورد سلبی و انضباطی اولین گزینه برای برخورد با فیلمهای بلند نباشد ثانیا در صورت جلب موافقت شورای پروانه نمایش فیلمهای غیر سینمایی برای اینگونه فیلمها پروانه نمایش غیر سینمایی صادر شود و فیلم در کارنامه تهیهکننده و کارگردان به عنوان اثر سینمایی محسوب نشود.
به این خاطر به هنگام تجمیع مقررات در بند ۳ ماده ۶ دستورالعمل صدور پروانه نمایش، عینا موافقت پیشین به منزله یک تجربه مدیریتی مستندسازی شد و شکل رسمیتری به خود گرفت. به عبارتی تنها تنبیه سازندگان فیلمهای بدون مجوز آن بود که از دریافت پروانه نمایش سینمایی محروم شوند و به دنبال آن از راهیابی به جشنواره فیلم فجر و اکران در سینماها (به جز گروه هنر و تجربه) باز بمانند.
فیلم سینمایی «مست عشق» ساخته حسن فتحی نیز چنین وضعیتی داشت. گروه سازنده بدون اخذ مجوز فیلمبرداری پروژه را در ترکیه مشغول شده بود و فقط زمانی که تهیهکننده نسبت به بروز مشکلاتی در داخل احساس نگرانی کرد، تقاضای پروانه ساخت نمود. همانطور که توضیح داده شد، مقررات اجازه بررسی تقاضا را نمیداد و همه چیز به بعد از ساخت فیلم و بازبینی آن برای صدور پروانه نمایش موکول گردیده بود.پس اولا فیلمنامه مست عشق مورد بررسی قرار نگرفته بود که با ساخت آن مخالفت شود. ثانیا تصویربرداری پروژه از مدتها قبل کلید خورده بود و تیم سازنده معطل پروانه ساخت نمانده بود.
نکته جالب آن است که فیلم مست عشق سال گذشته موفق به دریافت پروانه نمایش سینمایی شد که خبر از نرمش مرجع نظارتی و مدیریت اقتضایی آن برای برخورد با پدیده فیلمهای بدون مجوز ساخت است. اما طبق مقررات جاری مست عشق باید پروانه نمایش غیر سینمایی میگرفت و برای نمایش عمومی مسیر دیگری را طی میکرد. چرا فیلم از این قاعده مستثنی شد؟
به نظر میرسد رویکرد مثبت سازمان سینمایی در صدور پروانه نمایش سینمایی یا ناشی از اصلاح و ویرایش مجدد دستورالعمل یادشده است و یا انکه دلایل و توجیهات دیگری مثل اعتبار و حسن شهرت کارگردان در بین بوده است که ما از آن بیخبر هستیم.آنچه اهمیت دارد آن است که در مجموع این اتفاق به نفع سینما و مخاطب تمام شد تا با استقبال نسبتا خوب از فیلم در هفته اول اکران، کفه فیلمهای جدی در برابر فیلمهای کمدی اندکی سنگین شود.
tags # سینما ، شهاب حسینی ، پارسا پیروزفر سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟